محل تبلیغات شما
تو این پست با عنوان ( الان در نقطه نازک دلی هستم ) در تاریخ ۹۸/۵/۲۰ پستی نوشتم که در بخش اول  در مورد شیما نوشتم  میتونید در آرشیو  ملاحظه کنید 

و امروز  در این تالم و اندوه به یادش کلیپی درست کردم و در اینستام منتشر کردم و این دلنوشته را زیر کلیپ منتشر کردم  کپی همون متن را در اینجا منتشر میکنم‌


مریم_نوشت:شیمای عزیزم میخواستم در خلوتم بی صدا ،برای عروجت در دلم بگریم که کسی را شریک این ناراحتی و نگرانی نکنم
اما صبورم ، معصومم مگر میشه از تو نگفت
مگر اینجا همان جایی نیست که به واسطه مریم ( نرس با سابقه مهراد ) من تو با هم آشنا شدیم وقلب هم را عمیق و نزدیک لمس کردیم .
اینجا صفحه مجازی من اما ثبت رویدادهاش واقعی اند
مثل زندگی تو که یک روز لاتاری امریکا برنده شدی و با هزاران شوق و امید رفتی به دنبال رویاهات و شادمان از شانسی که بهت رو اورده بود یک روزهم مواجه شدی با یک نوع سرطان لجوج که به هیچ درمانی جوابگو نبود .
زندگی همینه پر از اتفاقات پیش بینی نشده
چقدر آرومم از اینکه به جای مرده نوازی وقتی که نفس داشتی و اهل زمین بودی به تو مهر و دوستی دادم
مریم پرستار مهربان از کانادا پیش از یک سال قبل به من پیام داد که به تو یاری برسونم که نترسی و کم نیاری . اخ که میدونستم قرار چه روزهای بر تو بگذره
میفهمیدم در آمریکا در کشور غریب با این مریضی بدون خانواده قراره چه حجم درد و رنجی را تحمل کنی
درک میکردم چقدر همدلی و همراهی با تو واجبه با جان دل پیشنهاد مریم قبول کردم تازه خودم پیش قدم شدم و به تو پیام دادم که شیما من همه جوره همدردت کنار تو هستم
بهت گفتم میشناسم جنس دردها ، ترس ها و نگرانی هات را ،چقدر برات از امید و زندگی در لحظه گفتم
با هم دوست های خوبی شدیم آرام و کم جوش بودی ولی ما باهم خوب جوشیدیم
به قدری مهربان بودی که تمام ترس از مرگ ، غصه خوردن خانواده ات بعد از خودت بود
آه ، شیما جان بزار برات بگم در آخرین پیام هات که برام نوشتی مریم کم آوردم ترخدا کمکم کن
چقدر وجودم لرزید و قلبم فشرده شد .
کاش میشد یک داشته هایی را تقسیم کرد
دلم میخواست بخشی از عمرم بهت ببخشم تو که اینگونه حس زندگی داشتی
تمام سعیم کردم آن جسم رنجورت آن روان خسته را مثل مسکن مرهم بشم
خودم میدونستم اوضاع خوب نیست ولی تلاش تو به زندگی قشنگ بود
شیمای من امروز که در اندوه و بغض پر کشیدنت بودم همدلی باربد برایم تلنگری شد گفت مامی دوستت رها و متولد شد به زندگی جدیدش به جای ناراحتی آرامش براش بخواه اجازه بده  راحت سفر کنه

یادت همیشه مانا خوب من
.
پی نوشت : اگر کامل ویدیو ببینید بخشی از چت های من و شیما را در این رابطه دورا دور را خواهید دید
اخر فیلم موسیقی که گذاشتم به این دلیل است که
که یک بار این موسیقی در استوریم گذاشتم شیما برایم نوشت مریم آرام بخشه
منم براش نوشتم شیما جان ، جهانت آروم عزیزم
الان هم به یاد مهربونیش گذاشتم .


اینجا نوشت :  آیدی پیج اینستا من هست shafayedaroon@ اگر صفحه و آیدی واقعی دارید حتما درخواست فالوتون قبول میکنم اما به هیچ عنوان پیج های فیک و  آیدی های نامعلوم نمیپذیرم لطفا با اینگونه آیدی ها درخواست نفرستید حتی  خیلی هم آیدی مشکوک باشه بلاک هم میکنم 

از حس مسئولیت باربد دلم براش ضعف رفت ولی .....

یک دفعه ایی جور شد آمدیم شمال

چنان نمای که هستی

تو ,شیما ,یک ,هم ,زندگی ,آیدی ,که به ,به تو ,که در ,که یک ,به زندگی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دعا Daniel's collection ارتودنسی قفسه‌: نقد و نگاه من به کتاب‌هایی که خوانده‌ام Qafase.IR تجربه های شخصی من سید ابوالحسن حسینی ایوری( وبلاگ ) Randy's receptions 30xi Michael's notes beilbumorre