محل تبلیغات شما
امروز هم باز یک روز خیلی خاص آن هم با تشخیص سونولوژیست برای ما بود
از صبح ساعت هفت با حسن که امروز مرخصی گرفته بود اول به سمت آزمایشگاه رفتیم و بعد از انجام آزمایشات کلی من ، به سمت مرکز تصویربرداری نور واقع در سعادت آباد رفتیم
بعد از کلی انتظار و پروسه پذیرش و یک عالمه آب خوردن در حد انفجار بالاخره اسم من را صدا زدند
خانم مریم ‌.ب با مدارکتون بیاین داخل
به وسیله دستیار دکتر به تخت سونو هدایت شدم

آقای دکتر :خانم علت مراجعه شما چی هست ؟
چرا دکتر برای شما این سونو را درخواست داده ؟

من : آقای دکتر من سابقه دوبار سرطان دارم
سرطان کولون، درگیری سیگموئید اندازه توده چهار سانت و نیم استیج سوم و درگیری لنف داشتم
نوع توده آدنو کارسینوما و non-invasive بود جراحی باز شدم توده و قسمتی از روده برداشته شد ، یک ماه بعد از درمان شیمی درمانی متوجه متاستاز تخمدان شدم ، در نتیجه تحت جرای هیسترکتومی قرار گرفتم و مجدد شیمی درمانی شدم
آقای دکتر خلاصه کنم داستان بیش از اینها داشتم در کل شصت بار شیمی درمانی و نه بار سابقه جراحی دارم
دوتای اخری ، اولی جراحی معده بوده
و اسفند پارسال ماموپلاستی کردم
در طی یک ساله و نیم گذشته پنجاه کیلو هم کاهش وزن داشتم
پارسال با درد و ناراحتی شدید در ناحیه شکمی به بیمارستان مهراد مراجعه کردم بستری شدم ، اونجا با سونو و ام آر سی پی متوجه سنگ صفرا شدند بعد جراح بیمارستان مهراد دکتر جابر انصاری دستور جراحی فوری را دادند من چون ضعف و کم خونی از جراحی ماموپلاستی داشتم با م جراح خودم اقای دکتر کیانی نژاد با وجود هشدارهایی که جراح موافق جراحیم به من داد که خطر، عدم انجام جراحی تهدید جانیم میکنه رضایت شخصی دادم و از بیمارستان خارج شدم
با اقای دکتر کیانی نژاد قرار گذاشتیم که این جراحی را وقتی انجام بدم که شرایط جسمیم مساعدتر باشه
و بتونم از پس اتاق عمل بربیام
الان هم اینجا هستم که شما گزارش از وضعیت صفرا برای دکترم بنویسید که ایشون برای جراحی من میخوان برنامه ریزی کنند که برام مشکل ساز نشه
درضمن اینم سونوهای قبلیم از لگن و شکم و
ام آر سی پی که همراه خودم اوردم میتونید گزارش ها را ببینید

دکتر گفت شرایط خاص و پیچیده ای داشتید من شما را سونو میکنم
اول تیرویید شما را چک میکنم
خوشبختانه هر دو تیروئید شما سالم و لنف های اطرافش بدون مشکل و نرمال است
بریم سراغ سونوی شکم ( در حالی که سونو میکرد بلند هم برای دستیارش توضیح میداد که نتیجه را بنویسه و برای من هم میگفت )
کلیه های شما سالم و بدون سنگ است
مشخصه که رحم و تخمدان وجود نداره
کبد شما سالم و بدون توده است و گره های اطرافش مشکل و تورمی نداره
این خودش خیلی خوبه جالبه که کسی که کانسر کولون میگیره اصولا متاستاز بعدیش سمت کبد میره اما اینم نادر است برای شما سمت تخمدان رفته که تونستی تخلیه اش کنی و ریسک خطرات برای خودت کم کردی
حالا صفرات چک کنم
سکوت اتاق فرا گرفت با وسواس چندین بار گفت نفس عمیق بکش ، نفست نگه دار
برگرد به دست چپ
دوباره صاف بخوابید ، نفس عمیق بکش حبس کن
برگرد به چپ
خانم همونطور که خوابیدین دارم سونوتون میکنم شما مانیتور نگاه کنید این صفرای شماست کاملا سالم و بدون سنگ هیچ سنگی من مشاهده نمیکنم
قطر دهانه صفرا سه سانته خیلی طبیعی و عالیه حتی تا پنج سانت هم نرماله اما برای شما سه سانته
و این طبیعی و سالم بودن صفرا را نشون میده

من : آقای دکتر خدا را شکر میکنم خبرتون خوشحالم کرد ،ولی پس اون سونو و ام آر سی پی چی میشه ؟؟

خب من اون ها را نمیدونم چرا بوده ولی الان نیست
چیزی که الان دارم میبینم، اینه که الان سنگی نیست
چیزی که نمیبینم نمیتونم گزارش کنم
عجب شانسی اوردین و کار خوبی کردین که صفراتون را خارج نکردین
گفتم دکتر فتق اطراف چی که دکتر تو معاینه میگه خیلی باز شده حتی با دست خودم داده گرفتمش
اونم سونو کرد گفت راستش باز مانیتور نگاه کن از فتق شما خیلی مهم تر اون دوتا توده را مبینی
گفتم بله
پس فعلا بی خیال فتق بشید اول پیگیر این توده ها باشید
به نظر توده های کیستی میان، اینها الان مشاهده شده که جراحت یا برای بررسی بیشتر ام آر آی میده یا باید جراحی کنه بفرسته پاتولوژی که مشکل بدخیمی خدای نکرده نباشه به جراحت نشون بده تصمیمش با ایشون
گفتم آقای دکتر من بالاخره جراحی را که دارم اماخیلی خوشحالم که صفرام از دست نمیدم
گفت بله خیلی خوبه ، خانم ممکنه اصلا این توده ها در اثر عوارض جراحی های قبلی یا بخیه ها ایجاد شده باشه و هیج چیز مهمی نباشه
گفتم آقای دکتر من غم و نگرانی ابداً براش ندارم هر چی خدا بخواد من پذیراش هستم بعد خندیدم گفتم بی غم تر از این حرفهام بخوام از الان به دلهره بیفتم
از مسیرهای زیادی عبور کردم انتخابم اینه که برای این توده های نامشخص نلرزم
بالاخره نتیجه اش که مشخص میشه
آمدم از اتاق دکتر بیرون
حسن با شنیدن این نتیجه عدم سنگ صفرا دچار شک و نا اطمینانی شد و براش غیر قابل باور بود
در چهره اش حس میکردم اینقدر تشخیص سونوی جدید بابت عدم سنگ صفرا براش،مبهمه نمیتونه خوشحالیش حتی بروز بده، یعنی نمیتونست باور کنه ، میگفت یعنی چی شانس اوردی جراحی نکردی این چه سیستم پزشکیه
چقدر این دکترها غیر قابل اعتماد هستند
سه تا سونو و یک ام آر سی پی که همگی در پارسال و اوایل امسال مشکل موجود سنگ صفرا را تایید کردند الان من چطور باور کنم
عزیزم ما مرکز خیلی معتبری آمدیم و دکتر به وسواس سه بار چک کرد ولی سنگی ندید به جای این حرفها قشنگی های معجزه خدا را ببین و شکرش کن که باز رحمانیت و مصلحت خوبش به ما نشون داده 
تو دیگه چرا عزیزم 
تو که ناز و رحمتش چشیدی   
خوب ان موقع جراح براساس آزمایش سنگ دیده باید جراحی میکرده برای منم خطر آفرین بوده
مگه تو فهمیدی، توده لگنم چی شد ؟ کجا رفت
اصلا دکترها فهمیدن چی شد ؟
خب اینم مثل همون
بزن بریم خیلی تو عمقش نرو به نتیجه ای نمیرسی مهم اینه که من الان سنگ ندارم و صفرام میتونم حفظ کنم ، حسابی از این نتیجه خوشحالم
بعد گفت این توده ها نگرانم کرده
واییی حسن از دست تو ول کن هزار تا دوخت و دوز توی شکم من با این همه جراحی شده شاید همون ها را دیده میگه توده است
نگرانی را بزار کنار تا بعد ببینیم دکتر کیانی نژاد چی میگه
گفت پس سری بریم بیمارستان تهران کلینیک بگو شنبه بابت این نتیجه سونو برای دکتر کیانی نژاد بهت وقت بده
گفتم اول تو حیاط خوشکل اینجا چند عکس با هم برای اینستام بگیریم بعد بریم

راستش من خودم از گفته این دکتر سونو کلی شگفت زده شدم ، انتظارش نداشتم اما چون بیشتر تجربه شفا را داشتم به حدی که پزشکان توجیح پزشکی برای اتفاق قبلی نداشتند ، اما به هر دلیلی برای من اتفاق افتاد
و وقتی سونولوژیست گفت خانم شما اصلا سنگ در صفراتون وجود نداره
مثل حسن شک و دو دلی به دلم نیفتاد
خدا شکر کردم و گفتم اتفاق مبارک و شیرینه به هرحال شفای من دست و خواست خواست حالا که اینگونه داده پذیراش میشم
و در مسیر بیمارستان تهران کلینیک از خوشحالی نتیجه سونوی صفرام را به ستاره دوستم و استاد عرفانم تلفنی خبر دادم
هر دو ابراز خوشحالی کردند و اونها هم گفتند اتفاق مبارکی است .
بیمارستان تهران کلینیک رفتم از منشی درمانگاه با وجود اینکه تا هفته دیگر وقت ها پر بود چون شرایط اورژانسیم توضیح دادم برای شنبه به من وقت دادند
حتی منشی جریان توده ها را شنید گفت فردا هم دکتر هست یک جور برات وقت میزارم زودتر میخوای باهاش درمیون بزار
گفتم چون جواب آزمایشم پنج شنبه حاضر میشه بزارید برای همون روز شنبه با آزمایش های کاملتری بیام
اخه راستش یک جورهایی دلم آرومه و نیاز به عجله نمیبینم
با حسن آمدیم خونه
ناهار که از دیشب آماده کرده بودم گرم کردیم خوردیم
اینقدر حسن من را عادی و معمولی دید اونم استرسش خوابید داره با باربد امتحان فرداش کار میکنه
قرار امشب با هم شام را بیرون بخوریم برای حس و حالمون این دورهمی خوبه والا شام بیرون یک بهانه است ما خودمون  بالاخره حال خوب باید بسازیم حتی با یک کار خیلی ساده 
اونم میان دهها هیاهوی که دارم هم باید خودم احیا کنم و هم خانواده ام را  که بتونم ادامه بدیم


پی نوشت : امروز از اول صبح از رفت آمدی های پزشکیم فیلم گرفتم اگر اینستا از دست قوم ظالمین آزاد شد همه را استوری میکنم خواهید دید . امیدوارم خوشتون بیاد حتما شما را از ادامه نتایج پزشکیم باخبر میکنم 

از حس مسئولیت باربد دلم براش ضعف رفت ولی .....

یک دفعه ایی جور شد آمدیم شمال

چنان نمای که هستی

دکتر ,جراحی ,هم ,توده ,، ,یک ,آقای دکتر ,ام آر ,سنگ صفرا ,سی پی ,دکتر کیانی ,بیمارستان تهران کلینیک

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

fastmarrava Christopher's page skilmarfona ticarroetrog اشراق عقل سرخ پخش فرواردهای نفتی(المهدی عج) CRAZY LIFE ♥ snoopsaglayti unpaspunos